بیست و شش ماهگی نفسم
وزن 13 کیلو و قد 88 سانت .
ماشالا دختر گلم قد و وزن خوب گرفتی خوشحالم و همیشه نگران تغذیه و رشد و تربیت شما .
کلاسای کارگاه مادر و کودک دوزبانه نیلوفر آبی رو خیلی دوست داشتی ولی متاسفانه یه اتفاقی افتاد که منو خیلی نگران کرد با اینکه دلم میخواد تو اینجور محیطها باشی و اجتماعی و اکتیو بار بیای بخاطر اینکه خدارو شکر الان داری درمان میشی میترسم بری تو محیط و از بچه ها یا کلاس دوباره بگیری .
بهمین دلیل فعلن کلاس نمیریم یا ترم جدید رو میریم یاکلا کلاستو عوض میکنم .
ولی کلاس شنای کودکان هشت ماهه تا 4 ساله مدرسه شنای کودکان که از 93/7/23 شروع شده و الان چهار جلسه شو رفتیم رو قصد دارم ادامه بدم و شمام که عاشق آب و استخر و دریا و آب بازی و اینا...
ذوق میکنم ذوقتو میبینم چقدر با هم تو آب کیف میکنیم .
میری لبه استخر می ایستی و میپری تو آب که البته من میگیرمت و میگی باز باز
خاله ستاره هم داره یواش یواش با زیر آب رفتن آشتی ات میده هرچند هنوز تو آب لباتو نمیبندی و آب میره تو گلوت ولی خوب تازه اولشه یاد میگیری گلم .
هربارم میگی باید دهنمو ببندم ؟ نمیدونم چرا دوباره تا میخوای بری تو آب خنده ات میگیره .
اینم چندتا از عکسای این ماه :
وقتی بابا موهای دخترشو جمع میکنه بعدم ازش عکس میگیره و شما هم براش ژست میگیری
وقتی بابا برای دخترش عکس کبوترایی که تو بالکن جمع شدنو میگیره
وقتی بابا از خواب ناز دخترش عکس میگیره
عکسای پایان ترم چهارم کارگاه مادر و کودک
وقتی مامان میره نمایشگاه اسباب بازی و شمارو جوجو میکنه
و بلافاصله درش آوردی (خیلی ممنون جوجو )
باغ پرندگان دوم آبان 93
وقتی در آخرین دقایق ثبت نام لاتاری میخوایم از شما عکس خوبم بگیریم 93/8/12
وقتی بابا موهای شمارو اتو میکشه آخ چه ناز میشی 93/8/16
حاضر شدی با بابا بری سوپر 93/8/23
و تولد بابای گل 93/8/26 که رفتیم جام جم کلی واست خرید کردیم و تا میتونستیم خوردیم و شما هم کلا تومسیر دستشویی منو میکشوندی . ضمنا همه مردم تو پاساژ چشمشون دنبال شما بود و بهم دیگه میگفتن اینو نگا آخه شما مثل شاهزاده های کوچک متحرک بودی
تولدت مبارک بابای خوبم ایشالا 120 سالگیت و سایه ات بالای سر ما باشه همیشه
بقول تیدا جون : الله تورو نگهداره ( آخرشم میگی مامانی میگه )