تیداتیدا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

برای دخترم تیدا

تیدا در استخر ناوا

گل قشنگم بعد از یک ترم کلاس شنا بدلیل اینکه خاله ستاره مربی شنای دلفین ستاره به مسافرت رفت چهار هفته فاصله افتاد تا بگردم و یک کلاس خوب و معتبر دیگر پیدا کنم تا آموزش شنا ادامه پیدا کنه و وقفه نیفته . البته هنوز کوچولویی و حرکات دست و پای شما هماهنگ نیست ولی جهت آشنایی وایجاد علاقه و انگیزه لازمه این آموزشها و کلاسها ادامه دار باشد تا نتیجه ای حاصل بشه . نباید با چند جلسه کلاس رفتن انتظار داشته باشیم دختر کوچولوی ما شنا بکنه و اگه نکرد مایوس نشیم . تابستون امسال که خیلی دریا رفتیم و شما همش تو آب بودی میدونستم از اون بچه هایی نیستی که به زور باید با آب آشتی شون داد . در نتیجه تو کلاس شنا هم از اول ذوق و شوق فراوان نشون دادی . شاید...
2 بهمن 1393

موسسه بادبادک

بعد از اینکه تصمیم گرفتم کارگاه مادر و کودک شما رو عوض کنم باکلی تحقیق اینترنتی و پرس و جو ، موسسه هنرهای تجسمی بادبادک را پسندیدم . با اینکه از موسسه کودک دوزبانه نیلوفر آبی هم راضی بودم اما میخواهم آموزش شما آکادمیک تر باشد که بنظرم بادبادک به این هدف نزدیکتر است .    بعد از گذشت بیش از دو ماه از ترک نیلوفر آبی و اینکه دو سه هفته ای هم هست کلاس شنای مادر وکودک هم به پایان رسیده بود احساس کردم توی  خونه حوصله ات سر رفته و باید دوباره برنامه ریزی کنم تا ساعاتی در هفته با هم بریم کلاس .این بود که تو موسسه بادبادک شعبه حسین آباد اسم شما رو رزرو کردم تا بمحض شروع ترم جدید بهمون خبر بدن و بالاخره از 93/10/27 به کلاس بازی...
27 دی 1393

اولین تئاتر کودک( خروس زری پیرهن پری )

نوگلم زمستونه و هوا کم و بیش سرده هرچند امسال برف نداشتیم تو تهران ولی ارتفاعات برف خوبی اومده و جون میده واسه اسکی .  ولی ازاونجایی که حاضر نیستم حتی یک شب دخترمو تنها بذارم و دنبال تفریح برم  اصرار زیاد بابا هم نتونست حریفم بشه و ناچار تنها میره اسکی ( البته عمو باهاشه ) . آخه پنج شنبه شب هتل دیزین میخوابن تا جمعه صبح هم راحت اسکی کنن . منم که جدایی از تو محاله محاله .   اینه که آخر هفته منو شما باهم میریم تفریح ( منظورم تفریحات شماست تفریحات کودکانه )   پنج شنبه 93/10/25 رفتیم فرهنگسرای نور توی آیت اله کاشانی تا شما برای اولین بار به تماشای تئاتر کودک بشینی و از اونجا که تو بچگیم عاشق نوار خروس زری پی...
25 دی 1393

بیست و هشت ماهگی قند عسل

بیست و هشت ماهگیت مبارک نازم . هوراااااا تیدا عسل مامان در بیست وهشت ماهگی بتنهایی مسواک میزنه و خمیر دندان رو تف میکنه بدون اینکه تا حالا قورت داده باشه  و اجازه میده بعدشم مامان کاملا دندانهاشو مسواک بزنه بعد آبو خیلی نازو خوشگل تو دهنش میچرخونه و خالی میکنه بووووس عاششششقتم . برای راضی کردن من از کلمه قول میدم استفاده می کنه . هرکاری میخواد بکنه میگه مامان دل میدم دل دل دل دیگه مگه میشه به بچه ای که قول میده نه گفت . یعنی بلدیاااااا تا یه ذره ازکارایی که میکنی  ناراحت بشم سریع میگی دوست دارم . اینه که میگم بلدی عشق شدید شما به آب و آب بازی : مرتب به من میگی میخوام ظرف بشورم عروسکتو حمام میکنی و خو...
20 دی 1393

جشن کریسمس 2015

از بچگی عاشق بابانوئل و لباس قرمزش و زرق و برق درخت کاج و هدیه های کریسمس بودم . شبای کریسمس منتظر کادو بودم ولی چرا هیچ وقت برای ما کادو نمیاورد . گاهی خودم برای خودم کادو میگرفتم . بخاطر همین (بقول خودت بخانطر این ) امسال در جشن کریسمس کافه خلاقیت پنج شنبه 93/10/18 شرکت کردیم . دوست داشتم با این جشنها آشنا بشی . بعد از جشن هرکی میپرسید کجا رفتی می گفتی جشن تیلیسنس با آهنگهای کردی و ترکی و ... و انگلیسی شاد مثل گنگم استایل کلی با بچه ها رقصیدین و بپر بپر که عشقته             پذیرایی کاپ کیک و شیر کاکائو و ژله و میوه قیفی     ...
19 دی 1393

بیست و هفت ماهگی بلبلم و بای بای می می

خوشگل مامان هرچند خیلی وقته مثل آدم بزرگا صحبت میکنی اما خداروشکر لطف میکنی چندتا کلمه رو بچگونه و شیرین میگی تا ما کیف کنیم . حالا میخوام فرهنگ لغت تیدایی رو اینجا برات بذارم : داشود = قاشق ( من و بابا زندگی میکنیم با داشود گفتنت ) بشداب  = بشقاب لب پشتم = پشت لبم ( تا لیمو ترش که عاشقشی خالی خالی میخوری میگی لب پشتم میسوزه ) بغزاله = بزغاله بخانطر = بخاطر (وقی ازت سوالی میپرسم  با نازو ادا میگی بخانطر ....) گوش پاک کن = برف پاک کن (تا برف پاک کن ماشینو میزنم میگی گوش پاک کن ) تلمزون = تلویزیون آرون = آروم دمونت شم = قربونت شم آبمیو یا آبمیلو = آبلیمو ...
19 آذر 1393