هشت ماهگرد عشق کوچولو

گل همیشه بهارم هشت ماهه شدی قشنگم  تولدت مبارک الان که اینو می نویسم داری کنترل تی وی رو میخوری که یکی از خوراکیهای محبوبته .  هر روز داری شیرینتر از روز قبل میشی . همه رو عاشق خودت کردی . خوش به حالت که این همه خاطر خواه داری

امروز ٩٢/٢/٣١ تیدا هشت ماه و ده روز داره و کارای جدید شروع کرده از جمله اینکه کم کم داره چهار دست وپا رفتنو کامل میکنه چند وقتی میشه که داره سعی میکنه .البته وقتی که حوصله داشته باشه چهار دست و پا میره در غیر اینصورت  وقتی برای رسیدن به چیزی که توجهشو جلب کرده  عجله داشته باشه با سرعت بالایی سینه خیز میره . قربون صدای نازتو حرف زدنت  یه چیزایی واسه خودت  میگی  مثل اد  آبا   آقون  ما . یکی از کارایی که حتما باید انجام بدی و خیلی  مصرانه پیگیری  اینه که وقت شیر خوردن باید موی مامانو بکشی  سرتم که پایین باشه بطور اتوماتیک دستات دنبال موی مامان میگرده البته یه اخلاق بدی هم داری که وقتی خوابت نمیبره موهای خودتو میکشی

امروز پنجشنبه دوم خرداد تیدا رسما چهاردست و پا رفتنوشروع کرد. حرف زدن در حد تیم ملی هم شروع شد. باباشو قشنگ بابا صدا میزنه وقتی میگم بابا کو به آ یفون نگاه میکنه.وقتی براش سرفه کنم سرفه میکنه اهه اهه میگه. تو گریه هم میگه  ماما. بهش گفتم عزیزم تفریحات برای باباست گریت برای مامانه. دد ، اد مثل بلبل میگه. عزیز دلم امتحانات مامان ازشنبه شروع میشه دعا کن قبول شم .

امروز دوشنبه ششم خرداد گل قشنگ مامان دست گرفت به میز و سعی کرد بلند شه هنوز تو اینکار حرفه ای نیستی چند روز پیش بغل مبلو گرفتی بلند شدی من وبابا ذوق کردیم و برات دست زدیم اما کوچولو خانم تعادلش رو از دست داد و با دهن خورد لبه میز.  الهی فدای گریه هات. چقدر سخته دیدن زمین خوردن و اشکات.  ایشالا زود بزرگ شی راه بیفتی بعدشم دیگه هیچ وقت زمین نخوری.