تیداتیدا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

برای دخترم تیدا

نمایش عروسکی سوپ سنگ و خرید عید

1393/11/16 11:04
نویسنده : مامان
1,668 بازدید
اشتراک گذاری

93/11/16 فرهنگسرای ابن سینا شهرک غرب

منو شما و مامانی رفتیم تئاتر بابا هم رفته ماموریت

 

 

 

 

 

تیدا محو تماشا و گاهی هم می رقصیدی .

 

 

 

 

 

 

دادمت بغل آقا مرغه (آخه مرد بود ) تا یک عکس بگیرم  دیدم صورتت داره قرمز میشه

 

 

و یکدفعه زدی زیر گریه . عزیزم مرغ که ترس نداره هر چند با اون عینکش منم می ترسم ازش . ترسو

 

 

 

بعدشم سه تایی رفتیم فروشگاه دبنهامز و خرید لباس عید شما هم انجام شد مبارکت باشه عزیزم . توی فروشگاه هرکاری دلت خواست کردی  برای خودت لباس انتخاب می کردی و آخراشم که دیگه واقعا خسته شده بودی  به رگالها آویزون شده بودی تاب می خوردی و با صدای بلند شعر می خوندی . بز زنگوله پا رو بصورت رپ می خوندی و مردم ایستاده بودن نگاه می کردن . خودت اصلا معلوم نبودی لای لباسا فقط صدات میومد عزیزکم چقدردل میبری آخه . زیبا

 

 

 

اینم لباس فاطماگل که از بس گفتی فاطماگل سبز فاطماگل قرمز اینو برات خریدم

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (4)

شیما مامی شاهین کوچولو
29 بهمن 93 23:41
ای ول خانومی خیلی باحوصله و اکتیوی خوشم میاد همیشه پایه ایی واسه بیرون رفتن
مامان
پاسخ
مرسی شیما جون به پای شما که نمیرسیم
مامان نوژاجونی
4 اسفند 93 9:31
عزیزم همیشه به گردش وتفریح .آفرین واقعا ازتو خوشم اومده مامان اکتیو در ضمن لباس های جدید مبارک
مامان
پاسخ
مرسی مرسی مرسی مامان نوژا جونی
سارا
16 اسفند 93 12:04
مبارك باشه به سلامتي بپوشي خانم خوشگل
مامان
پاسخ
مرسی خاله جونم