برای دخترم تیدا

شنبه 16 شهریور 92 روز دختران است خدارو هر روز شکر میکنم که منو لایق داشتن یک دختر از جنس فرشته ها دانست . خدا کند مادر خوبی براش باشم و بهترین تربیتو بهش بدم . گل همیشه بهارم روزت مبارک و به جنسیتت افتخار کن . خدا شمارو خیلی دوست داره .         ...

یکشنبه سوم شهریور 92  رفتیم فرودگاه امام بدرقه دایی مسعود .ساعت 10:45 دقیقه با پرواز امارات رفت دوبی .بسلامتی از اونجا هم جمعه ساعت 3 صبح با پرواز واشنگتن میرود آمریکا برای دکترا . دایی جون ایشالا موفق باشی .دلم برات تنگ میشه . دایی مسعود هم کلی تیدا جونو بوسید و گفت حیف شد برای تولد تیدا نیستم . جاش خیلی خالیه . نمیدونم وقتی برگرده تیدا چند سالشه . ولی حتما میتونه حرف بزنه .

تیدای خوشگل ما صاحب دوتا دندون مرواریدی شده که کلی هم بهش مینازه جمعه 92/5/18 که عید فطرهم بود جشن دندونی تیداعسلی رو برگزار کردیم و یه آش دندونی خوشمزه هم به افتخارش پختیم که ایشالا دندونای بعدیش رو هم بسلامتی وراحت در بیاره

هورا کوچولوی ملوس دیگه چیزی نمونده تا یکسالگیتو جشن بگیریم .نزدیکه یکساله تو قلبم نشستی .حالا گل ناز ملوسم باشیطونیاش همه رو انگشت به دهان میگذاره . فقط علاقه ای به راه رفتن نداری . درست مثل موقعی که سینه خیز میرفتی اینقدر سرعتت بالا رفته بود که دوست نداشتی چهار دست وپا رفتنو تمرین کنی فقط میخواستی تندتند بخزی روی زمین . حالا هم چنان با سرعت چهار دست وپا میری که آروم آروم گام برداشتن اونم با کمک دیگران جلوی سرعتتو میگیره . شما هم که عاشق استقلال . هرموقع میذاریمت رو پاهات که راه بری خودتو شل میکنی و آویزون که یعنی ولم کنید خودم هر جوری دوست دارم  راه برم . از درودیوار بالا میری . به طورغیر قابل انتظاری سریع از روی مبلها بالا میریو د...

  اولین مرواریدت مبارک بی دندون یه دختر شاد و شیطون،کنجکاو و مهربون شدی عزیزکم.حرف گوش کن و دست ودلباز.  روز به روز بزرگ شدن و کسب مهارتهای بیشتر دخترمو میبینم  و چقدر لذت بخشه. و بالاخره بیست و پنجم تیر ماه اولین مروارید خانومی از لثه های خوشگلش سرک کشید. تیدا ده ماه ویک هفته داره وشب که داشت با لیوانش آب مینوشید صدای قشنگی مثل صدای زنگ کریستال همه روذوق زده کرد.

فرشته کوچک خوشبختی نه ماهگیت مبارک. نمیدونی چه روزهای شادی رو با شما میگذرونیم. هر روز که بابا ازسر کار میاد کارای جیدتو براش تعریف میکنم و باباهم که چقدر ذوق میکنه دخترش داره روز به روز بزرگتر و خانم تر میشه. حس میکنم حرفای مارو میفهمی هر چند که نمیتونی جواب بدی. ولی مستقیم که تو چشام نگه میکنی انگار یه دنیا حرف داری با مامان بزنی.

    گل همیشه بهارم هشت ماهه شدی قشنگم  تولدت مبارک الان که اینو می نویسم داری کنترل تی وی رو میخوری که یکی از خوراکیهای محبوبته .  هر روز داری شیرینتر از روز قبل میشی . همه رو عاشق خودت کردی . خوش به حالت که این همه خاطر خواه داری امروز ٩٢/٢/٣١ تیدا هشت ماه و ده روز داره و کارای جدید شروع کرده از جمله اینکه کم کم داره چهار دست وپا رفتنو کامل میکنه چند وقتی میشه که داره سعی میکنه .البته وقتی که حوصله داشته باشه چهار دست و پا میره در غیر اینصورت  وقتی برای رسیدن به چیزی که توجهشو جلب کرده  عجله داشته باشه با سرعت بالایی سینه خیز میره . قربون صدای نازتو حرف زدنت  یه چیزایی واسه خودت  میگی  ...

١١ اردیبهشت ١٣٩٢ روز مادر امسال به یمن وجود تو منم مادر شدم .نمیدونم چرا این کلمه قلبمو تکان می ده . امیدوارم لیاقت مادری تو فرشته نازمو داشته باشم . میخوام برات بهترین مادر دنیا باشم . همیشه همینطور عاشقانه به چشمام نگاه کن که شیفته نگاهتم . زیباترین لحظه هام لحظه در آغوش گرفتنته .   بابا هم عاشق اینه ببردت سوپر باهم خرید کنین . اینجا با کالسکه همینطوری با لباس خونه رفتین خرید موقع برگشت آقای فروشنده یه شکلات داده دستت و تا رسیدن به خونه خودتو به این شکل در آوردی . قربون شکلات خوردن وصورت مثل ماهت کاکائوی من           ...

نازنینم دردونه ام شش ماهه زندگی من و بابارو با ورودت زیباتر و با برق چشمات شگفت انگیز کردی . واکسن شش ماهگی این واکسنت چقدر سخت بود . چقدر هر دو ناراحت بودیم .

فرشته کوچولو امسال روز عشق من و بابا رو عاشقانه تر کردی ولنتاینت مبارک . همیشه دوست داشتنی من یادت باشه اولین عاشقات ما بودیم . این خرسی هم کادوی مامان و بابا به شماست عزیزکم . کیکتم خیلی خوشگل بود ولی حواسمون نبود اول عکس بگیریم بعد بخوریمش . ...